این کشور افغانستان است این عزت هر افغان است
خانهٔ صلح، خانهٔ شمشیر هر فرزندش قهرمان است
این کشور خانهٔ همه است از بلوچ، از ازبک
از پشتون و هزاره از ترکمن و تاجیک
هم عرب و گوجر است پامیریها، نورستانی ها
براهویی است و قزلباش است هم ایماق و پشٌهای ها
این کشور همیشه تابان خواهد بود مثل آفتاب در آسمان کبود
در سینهٔ آسیا مثل قلب جاویدان
نام حق است ما را رهبر بگو الله اکبر، بگو الله اکبر
هجـــران اگر هست ز بی مهری ما نيست
ياد تو به يک لحظه از اين سينه جدا نيست
گر دوری و هجـــر تو پسندد غم ايــــام
آخر چه توان کرد قضــــا در کف ما نيسـت
دل سوخت ز بد عهــدی دوران و چه تدبير
بر حکم ازل جز سر تسـليم و رضا نيست
باور مکن ار بازی ايام چنين خواست ،
در عمق دلــم بر رُخت امّيد لقا نيست
کاری نبــرد پيش بسـی دوری و هجــران
در محفل دل جز همه الطاف شما نيست
عشقت ازلـــی و غم عشقت ابــــدی بود
دلداگــی و عشق تـــرا ره به فنا نيســت
ای ماه درخشــان به شب تيــره و تارم
جز پرتو مهــرت به دلــم نور بقـــا نيست
سعيد رضا اكبري
ای خـــا ک
ز درد ِدور یــت نــا لا نــم ای خـاک
پریشان حـا ل وسـرگـردا نـم ای خاک
گـذشـت عـمـرم بـیــا د ِکــوهـســا رت
جگرخون، بی سروسـا ما نم ای خاک
ز ســودا ی پـــری رویــا ن کـــویــت
هـمـه محـزون ودرافـغــا نـم ای خاک
چـــوازدا مــا ن پـا کـت دورگــشــتــم
ا ســیــر ِدرد بـی درمـا نــم ا ی خاک
بـیـا د ِیــو سف گــم گـشــتـهء خــویش
چویعقـوب روزوشب گریانم ای خاک
ا گـــرجــویــا ی احـوا لــم بـگــــردی
جـوا بـت کـلـبـهء احـزا نــم ا ی خاک
بـمـیـرم گــردرا یـن مـلـک غـریـبـی
مکـن خا کم تو درهـجرا نم ا ی خاک
چـرا پـیـشــت نمی خواهی عـزیـزم ؟
خلاصم کـن ازاین زنـدانـم ا ی خاک
جـوا ب حـیـدری ِ بـسـمــل خــویــش
بـده مثـبـت،نـمـا شــا دا نـم ا ی خاک
دا کتر اسد الله حیدری،
۲۹ دیسمبر۲٠٠٦ ، سدنی
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By LoxBlog :.